شمشير كشي دوباره سيد علي!
سيد علي در بخشي از سخنان خود به مناسبت نيمه شعبان گفت: ‹‹ درس ديگري كه اعتقاد به مهدويت و جشنهاي نيمه شعبان بايد به ما تعليم بدهد، اين است: عدالتي كه ما در انتظار آن هستيم - عدالت حضرت مهدي (عليه السّلام) كه مربوط به سطح جهان است - با موعظه و نصيحت به دست نمي آيد؛ يعني مهدي موعود ملتها نمي آيد ستمگران عالم را نصيحت كند كه ظلم و زياده طلبي و سلطه گري و استثمار نكنيد. با زبان نصيحت، عدالت در هيچ نقطه ي عالم مستقر نمي شود. استقرار عدالت، چه در سطح جهاني - آن طور كه آن وارث انبيا انجام خواهد داد - و چه در همه ي بخشهاي دنيا، احتياج به اين دارد كه مردمان عادل و انسانهاي صالح و عدالت طلب، قدرت را در دست داشته باشند و با زبان قدرت با زورگويان حرف بزنند. با كساني كه سرمست قدرت ظالمانه هستند، نمي شود با زبان نصيحت حرف زد؛ با آنها بايد با زبان اقتدار صحبت كرد. آغاز دعوت پيغمبران الهي با زبان نصيحت است؛ اما بعد از آن كه توانستند طرفداران خود را گرد بياورند و تجهيز كنند، آنگاه با دشمنان توحيد و دشمنان بشريت، با زبان قدرت حرف زدند. ››
توسل جستن به مذهب و سو استفاده از اعتقادات بعضا بي خودي مردم، ترفند كهنه ايي است كه در طي اين بيست و چند سال مورد سو استفاده سران جمهوري اسلامي قرار گرفته و مي گيرد. بارها و بارها ودر لحظات حساس آقايان با استناد به روايات و داستانهاي ساخته گي دست به عوام فريبي زده و با زيركي وشيادي هرچه تمام از بحرانها عبور كرده اند و چند صباحي به عمر ننگين خود افزوده اند. با وجودي كه خود ايشان واقفند كه تاريخ مصرف چنين حرفهايي مدتهاست كه به سر آمده و اكثريت مردم ديگر پشيزي براي آنها قايل نيستند همچنان بي اعتنا در حال تكرار خود هستند.
اين بار نيز مثل هميشه سيد علي دست به دامان مهدي شده وبا ارايه داستانهاي نخ نما شده از عدالت طلبي و ظلم ستيزي او قصد هشدار دادن به كساني را دارد كه دم از اصلاحات و خروج از حاكميت مي زنند. او صراحتا به آقايان اصلاح طلب اعلام مي كند كه دوران نصيحت و پند و اندرز به سر آمده است. هر كه در كنار او نيست بر عليه او و امام زمان است و سرنوشتش بوسيله شمشير امام زمان كه از آستين او بيرون آمده است رقم خواهد خورد.
حکومت امام زمان!
براساس آموزه هاي اسلامي، مسلمانان شيعه بر اين باورند كه امام مهدي پس از ظهور تشکيل حکومت خواهد داد و به تمام دنيا حکم خواهد راند. از آنجاييکه کسي به درستي نمي داند که نوع حکومت ايشان چه خواهد بود؛ لذا انواع حکومتهاي زير پيش بيني شده است.
- حکومت ديکتاتوري اسلامي ناب محمدي: به نظر برخي؛ در زمان ظهور امام زمان دنيا پر از ظلم و فساد خواهد بود و لذا قلدري و زور تنها راه موثر جهت مقابله با فاسدان و ناکثان خواهد بود. امام تمامي اشرار و کافران را از دم تيغ خواهد گذراند!
- حکومت اسلام ناب محمدي پست مطلقه فقيه :در آن زمان تجربيات ارزنده ولي مطلقه و صحابه اش، گره گشاي مشکلات امام زمان خواهد بود و ايشان با مشاورت با حضرات، کشتي جمهوري اسلامي را به مقصد خواهد رساند. (البته اگر از طرف جرج بوش متهم به حمايت از تروريسم نشود). سربازان اسلام و انصار حزب الله نيز بازوان اصلي او خواهند بود تا خدايي نکرده يه وقت کسي؛ دانشجويي؛ چيزي به ساحت مقدس آقا اهانت نکند!
- مردم سالاري ديني: در صورت ظهور امام زمان؛ خاتمي نفس راحتي خواهد کشيد و از شرمندگي در خواهد آمد. او قبل از تحويل دولت به امام؛ تلاش خواهد کرد که حداقل لايحه هاي افزايش اختيارات را به تصويب برساند تا خدايي ناکرده حضرت در اداره حکومت با مشکلي مواجه نباشد!
- جمهوري سکولاريستي: وقتي امام زمان ظهور کند و خدايي نکرده سري به ايران بزند و مشاهده کند که چه بلايي بر سر ديني که جدش بنيان گذاشته آمده است؛ عطاي هرنوع مقامي را به لقايش بخشيده و گوشه عزلت اختيار کرده و براي بخشش گناهان آقايان دعا خواهد کرد!
چند پيش بيني در باره خروج از حاکميت!
۱- استعفا و خروج خاتمي از حاکميت: در اين صورت بدون اعلام هيچ گونه وضعيت فوق العاده معاون ايشان زمام امور را تا انتخابات بعدي بعده مي گيرد و اين دوسال باقي مانده هم به خوبي و خوشي به پايان مي رسد. اين حالت دو نتيجه مهم به همراه خواهد داشت. يکي اينکه خاتمي از شرمندگي در مي آيد و ديگر اينکه مردمي که عادت به شنيدن حرفهايي گل و بلبل ندارند از شر خاتمي خلاص مي شوند.
۲- استعفا و خروج از حاکميت خاتمي و همه وزيران و معاونانش: در اين صورت کميسيونهاي مجلس اشخاصي را به عنوان جانشينان وزيران مستعفي انتخاب کرده و مملکت به صورت شورايي تا انتخابات بعدي اداره مي شود. درست مثل طرح شوراي مقاومت رجوي. در اين صورت مجلس ديگر فرصتي براي طرح لايحه هاي جنجالي نخواهد داشت و خود به خود در مملکت تنش زدايي شده و مملکت به خوبي و خوشي با انشاءالله و ماشاءالله اداره مي شود.
۳- استعفا وخروج از حاکميت خاتمي؛ وزيران و کل نمايندگان مجلس: در اين صورت در مملکت وضعيت فوق العاده اعلام شده و با نفوذ نظاميان در سياست مملکت به سمت پاکستان شدن مي رود. لازم به ذکر است که از هم اکنون در گيري شديدي بين فرماندهان نظامي در مورد ايفاي نقش پرويز مشرف بوجود آمده است. ذوب شدگي کامل در ولايت مطلقه يکي از شرايط اصلي انتخاب شدن است.
هفت تفاوت بين ايران وآمريكا!
1- همه دنيا آمريكا را ابر قدرت جهاني مي خوانند اما فقط ايران است كه خود را ابر قدرت خاورميانه مي داند.
2- مردم آمريكا باور دارند كه دموكراتيك ترين حكومت دنيا را دارند. اما حاكمان ايران فكر مي كنند كه اسلامي ترين حكومت دنيا رااداره مي كنند.
3- يكي از علتهاي پيشرفت آمريكا نداشتن تاريخ پرافتخار چند هزارساله است و يكي از علل وجودعقب افتادگي درايران عدم وجود حافظه تاريخي است.
4- اعتماد مردم آمريكا به سياستمداران آن كشور رمز موفقيت در امور داخلي و خارجي است اما در ايران كسي را نمي توان يافت كه حتي براي يك لحظه هم به او اطمينان كرد.
5- آمريكا براي حفظ منافع ملي خود دست به هر كاري ميزند. اما درايران تعريف خاصي براي منافع ملي وجود ندارد.
6- آمريكا با عمل وبرنامه توانسته طي چند دهه اخير فرهنگ آمريكايي را به همه جهان صادر كند اما ايران طي بيست و چهار سال زور زدن،نتوانست كه انقلاب اسلامي را حتي به افغانستان صادر كند.
7- علي رغم سالها « مرگ بر آمريكا» گفتن ما، آمريكا پا بر جا تر از هر زمان ديگر است اما حكوت ايران ،بدون شنيدن حتي كوچكترين نفرين ازطرف آمريكايي ها، ...
مصايب نويسندگان جهان سومي!سانسور سياسى و تعقيب نويسندگان در جهان رو به افزايش است. بنابر گزارش انجمن قلم كه چند روزپيش در چارچوب نمايشگاه جهانى كتاب در فرانكفورت منتشر شد، در طى شش ماه اول سال جارى ميلادى موارد سانسور و پيگرد نويسندگان در جهان ۲۶ درصد افزايش يافته و به ۸۸۷ مورد رسيده است. در ظرف اين شش ماه، ۱۶ نويسنده و خبرنگار به قتل رسيده، ۱۵ تن از آنان مفقود الاثر شده و ۱۲۶ نفر نيز زندانى شده اند. از آن گذشته ۳۶۴ نويسنده و خبرنگار در سراسر جهان مورد مخاكمه قرار دارند. به ويژه در كشورهاى ايران، عراق، تركيه، چين، ويتنام، الجزاير، سوادن و كلمبيا، نويسندگان با فشارهاى زيادى روبرو هستند. خانم كارين كلارك، مسئول كميته حايت از نويسندگان دربند، در گزارش انجمن قلم، از جمله به حكم صادره عليه دكتر ناصر زرافشان وكيل دربند و عضو افتخارى انجمن قلم اشاره كرد. انجمن قلم در گزارش خود همچنين متذكر شده است كه وجدى الاهضل نويسندى يمنى، در پى انتشار آخرين رمان خود، از سوى دولت اين كشور، به توهين به دين متهم شده و مجبور به ترك وطنش گرديده است. وى با دريافت كمك از سوى انجمن قلم آلمان، حال به اين كشور پناه جسته است. در حال حاضر نويسندگانى از روسيه، ايران و شمارى از كشورهاى آفريقائى از انجمن قلم آلمان بورس دريافت كرده و در اين كشور اقامت گزيده اند.
به نقل از
دويچه وله .
بوسه!
گفت: « شنيدي كه چي شده.»
من كه به خيالم سيلي، زلزله ايي چيزي اومده ، مضطرب ونگران گفتم: « نه. مگه اتفاقي افتاده؟»
گفت:« اتفاق كه چه عرض كنم. فاجعه رخ داده!»
من كه خيلي بيشتر نگران شده بودم گفتم:« بالا خره ميگي چي شده يا نه؟»
گفت:« يه زنه يه جوونو بوسيده»
من كه يه كمي خيالم راحت شده بود، از همه جا بي خبر پرسيدم:« يعني لب داده لب گرفته؟»
گفت: « نه بابا كجاي كاريي. فقط صورتشو بوسيده. زنه پنجاه و خرده ايي سالشه .»
گفتم:« مگه نمي گي كه زنه مسن بوده و جوونه جاي بچش. پس ديگه مشگل چيه؟»
گفت: « آخه جريان روي صحنه و جلوي چشم صدها نفراتفاق افتاده.»
گفتم: « حتما بعدش امت در صحنه و بي خبر از پشت صحنه به خيابونا ريختن و اونو محكوم كردند.»
او كه تعجب كرده بود پرسيد:« تو از كجا مي دوني؟»
گفتم:« خوب معلومه ديگه. مردم ما كه بجز پاسداري از بيضه دين كار ديگه ايي ندارند.»